گروهک تروریستی کومله چندی پیش در اطلاعیهای اعلام کرد که در راستای اجرای مفاد توافقنامه امنیتی بین ایران و عراق، مقرهای خود در «زرگویز» را تخلیه کرده و تمام نیروهای خود را به منطقه «سورداش» در جوار شهر «دوکان» و ۴۰ کیلومتری شمال منطقه قبلی انتقال داده است. بر اساس توافقنامه امنیتی که دو سال پیش بین ایران و عراق منعقد شد، تمام گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب باید تمامی مقرهای خود را در مجاورت مرزهای ایران تخلیه کنند و خلعسلاح شوند.
اروپا؛ مقصد بعدی تروریستها؟
نکته مهم اینجاست که مطابق توافقنامه امنیتی میان تهران و بغداد، سرکردگان اشرار و تروریستها نمیتوانند تابعیت دریافت کرده و با ابطال پاسپورت، فقط بهعنوان پناهنده در خاک عراق حضور خواهند داشت و از این جهت، بهنظر میرسد که کمپ سورداش، ایستگاه پایانی تروریستها نبوده و آنها بهزودی آواره اروپا خواهند شد. براساس اعلام سایت مشرق، پاسپورتهای سرکردگان و عناصر اصلی گروهکهای تروریستی تجزیهطلب نظیر مصطفی هجری، باطلشده و آنها حتی حق حضور در کمپ تدارک دیدهشده در کردستان عراق را نیز نخواهند داشت. البته دورشدن تروریستها از مرز ایران و فراهمشدن شرایط جابهجایی آنها به اروپا، تابع برخی مؤلفههای دیگر از جمله تصمیم دولت آمریکاست؛ چراکه آمریکاییها دهههاست بااستفاده ابزاری از این تروریستها، قصد ضربهزدن به منافع ملی ایران را دارند و بدین خاطر به سهولت حاضر نخواهند شد احزاب کرد را به اروپا منتقل کنند. آمریکاییها سرکردگان تروریستها در حزب کومله و دموکرات کردستان را بهکرات در خاک آمریکا پذیرفته و با برگزاری جلسات توجیهی در مراکز اطلاعاتی، با کمک رژیمصهیونیستی آنها را به سلاحهای روز مجهز کردهاند. مضاف بر اینها، انتقال احزاب کرد به اروپا موجب بروز چالش میان آمریکا و اروپا از یکسو و اروپا وجمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر خواهد شد.توافقنامه همکاریهای مشترک امنیتی ایران و عراق، روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ طی مراسمی با حضور محمد شیاعالسودانی نخستوزیر عراق، دریابان علی شمخانی، دبیروقت شورایعالی امنیت ملی کشورمان وقاسمالاعرجی،مشاور امنیت ملی نخستوزیر عراق به امضا رسید. امضای این توافقنامه، تأثیر تعیینکنندهای در کاهش و مدیریت چالشهای امنیتی ناخواسته میان دو کشور که ریشه در شرارتهای گروهگهای ضد انقلاب حاضر در اقلیم کردستان دارد، پیدا کرد که عقبنشینی گروهک کومله، یکی از نتایج امضای این توافقنامه است. سردار پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دو روز پیش در گیلان با اشاره به تاثیرات بزرگ توافقنامه امنیتی میان ایران و عراق بر خلع سلاح گروهکهای تروریستی تصریح کرد: «در شمال غرب کشور در سال ۱۳۹۰ طی اتفاقاتی بخش وسیعی از منطقه شمالغرب کشور حضور ضد انقلاب ثابت و بخشی از خاک ایران در اشغال تروریستها بود؛ از سال ۱۳۹۰ همه مناطق اشغالی را آزاد کردیم و مقرها و پایگاههای عناصر تروریستی در شمال عراق را موردهدف قرار دادیم و عملیاتهای ۱۴۰۱ به شکلی انجام شد که همه تسلیم شدند... در همین سال دولت مرکزی عراق با جمهوری اسلامی ایران توافقنامه امنیتی امضا کرد که این تروریستها باید اخراج شوند و این اقدام بزرگترین پیروزی جمهوری اسلامی ایران بود؛ چراکه همه عناصر ضدانقلابی که بیش از ۴۰ سال علیه جمهوری اسلامی جنگیدند، الان همه خلعسلاح شده و به اردوگاه منتقل میشوند.»شامگاه یکشنبه ۱۸ شهریورماه نیز «حسن کاظمیقمی» نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان، در گفتوگوی ویژه خبری با اشاره به عقبنشینی گروهکهای ضدانقلاب مستقر در خاک عراق از جمله کومله، بهواسطه توافقنامه امنیتی تهران_بغداد گفت:«از مرز دور شدهاند... بخش زیادی از اینها خلعسلاح شده بودند و اینها را طی شش یا هفت ماه اخیر به اردوگاههایی بردند که دولت فدرال عراق آنها را آماده کرده بود... اینکه گروههای کومله الان خیلی خشمگین شدهاند از اینکه خلع سلاح کردهاید، در چهارچوب همان توافقی است که بین ایران و عراق صورت گرفته است. اینها قدری مقاومت کردند اما دولت فدرال با قاطعیت به اینها اعلام کرد که باید خلعسلاح شده و وارد اردوگاههایی شوید که دولت فدرال تعیین کرده است.»
ضربه به عمال صهیونیستها
نکته مهم درباره کارکرد گروهکهای تروریستی مستقر در عراق، روابط تنگاتنگ آنها با رژیم اشغالگر صهیونیستی است. محل استقرار اکراد ضدانقلاب عمدتا در اقلیم شمال عراق به مرکزیت اربیل است که در اصل، محل نفوذ صهیونیستها محسوب میشود. به بیان دیگر، روابط دائمی رژیم صهیونیستی با گروهکهای ضدانقلاب مستقر در اقلیم، به تلآویو یک مزیت استراتژیک در درگیری با ایران داده است. جمهوری اسلامی ایران پیشتر به تناوب، مقامات اقلیم شمال عراق را درباره حضور و استقرار گروهکهای تروریستی و اقدام آنها علیه تمامیت ارضی ایران انذار داده بود اما عدم واکنش مناسب، موجب میشد که نیروهای نظامی کشورمان هر بار مقر این گروهکها را مورد اصابت قرار بدهند. در آخرین مورد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیماه سال گذشته با شلیک موشکهای بالستیک، مقرهای اصلی سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی وگروهکهای ضدانقلاب در اقلیم کردستان عراق را مورد اصابت قرار داد.دراین حمله بزرگ، بسیاری از عناصر ردهبالای موساد به هلاکت رسیدند.یکی ازاین عناصر، پیشرو دیزایی نام داشت که رئیس شرکت حفاظت و امنیت «فالکون» و مسئول محافظت از نیروهای موساد دراربیل و همچنین مسئول حمایتهای لجستیکی از آنها بود. خلعسلاح و عقبنشینی گروهک تروریستی کومله که متعاقبا به سایر گروهکهای ضدانقلاب مستقر در اقلیم نیز سرایت پیدا خواهد کرد، در واقع، پیام غیرمستقیم تهران به تلآویو نیز محسوب میشود. محوریت و مرکزیت این پیام امنیتی آن است که عمال صهیونیستها برای اقدام علیه منافع ملی ایران از آزادی و بسط ید برخوردار نیستند و هرجا که باشند باید هزینه کارپردازی خود برای صهیونیستها را با آوارگی بپردازند. با این تحلیل میشود به اهمیت بالای توافقنامه امنیتی ایران و عراق پی برد که لازم است رئیسجمهور محترم در سفر به این کشور، پیگیر جدی آن تا حصول قطعی باشد.
چند فرامتن درباره خلع سلاح کومله
در این میان لازم است که از نقش شخص نخست وزیر عراق محمد شیاع السودانی برای عمل به تعهدات دولت عراق مندرج در توافقنامه امنیتی این کشور با ایران، قدردانی شود که برخلاف سلف خود، تسلیم فشارها نشد و برای خلعسلاح تروریستها ایستادگی کرد. ذکر این نکته نیز ضروری است که گام برداشتن عملی برای محدود کردن تروریستها در اقلیم، به نوعی مانور قدرت و حیثیت برای نخستوزیر عراق نیز محسوب میشود و به او اجازه میدهد در آینده با موضعی قویتر نسبت به اخراج نیروهای آمریکایی از خاک عراق، ظاهر شود. در اتفاق صورت گرفته برای گروهک کومله، نباید از نقش بارزانی نیز غافل شد. نچیروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق تحت تاثیر مولفههای قدرت ایران، به وظایف قانونی و انسانی خود در خلعسلاح تروریستها عمل کرد و نشان داد که اجازه نمیدهد، اقلیم به محل آمد و شد تروریستهای اجارهای تبدیل شود.فرامتن دیگری که میشود از خلعسلاح و کوچاندن تروریستهای کومله برداشت کرد، تاثیر شایان توجه این اتفاق بر تحکیم و تثبیت مراودات دولتها در تهران و بغداد است. در شرایطی که جریان استکبار و عمال رسانهای آنها سالهاست درصدد برهم زدن مناسبات برادرانه و راهبردی میان دولت و ملت ایران و عراق هستند، اتفاق اخیر در اقلیم میتواند این نکته را مجددا یادآور شود که روابط تهران-بغداد به هیچ وجه تحت تاثیر مانورهای ضد تبلیغاتی جریان ضد مقاومت قرار نمیگیرد و به سمت ثبات بیشتر در حرکت است.